مادر .یازدهمین سالگرد مادرم .

ساخت وبلاگ

به مادرم بگین قفس شکسته  و پرنده پر زده

به مادر بگین بهار اومده

به مادرم بگین غروب خسته بود که من سرم بر دامنه تو بود

به مادرم بگین هنوز خندهاش تو سر جهاز شه

به مادرم بگین هنوز گریهاش تو جا نمازشه 

به مادرم بگین خسته ام از نبودنش

مامان  خسته ام از محبتهایی که هیچ وقت جاتو پر نمیکنه بلکه بیشتر تورو  و نبودنتورو به چشام میکشن

مامان هنوز به فکرتم هنوز کنارتم هنوز  مثل همیشه سرم رو شوناهاته  هنوز موهام لای انگشتاته 

به مادرم بگین هنوز قلبم درد میکنه از نبودنش  از لبخند قاب عکش هنوز  دلم درد  داره مامان هیچ چیز و هیچکسی جای تو رو نمیگیره مامان  مامان نازم  مامان مامان قشنگم چطوری میشه تو رو فراموش کنم  مامان چطوری بعد از این همه مدت   نبودنت رو باور کنم    مامان  الان کجایی  مامان تو بخند کاریت نباشه بذار اینقدر صدات کنم  بذار اینقدر مامان  مامان بگم گه با اسم تو جونم به لبم بیاد

مامان من سنگ دل نشدمهااا  مامان فقط گریهامو  پنهان میکنم 

فقط توی خودم با خودم با عکست سر میکنم  مامان

مامان چرا دیگه به خوابم نمیایی  بیا.... بیاو شادم کن بذار یکبار دیگه حس مادر داشتن رو لمس کنم  بذار منم مثل بقیه بگم مامان و تو هم بگی جانم مامان و من هم باز احساس بچگی کنم  بیاااا .... بیا مامان بهت نیاز دارم خیلی بهت نیاز دارم

بازهم دوست دارم مامان بازهم بیشتر از تمام نفسهام 

کجایی مادرم......
ما را در سایت کجایی مادرم... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryadavodi بازدید : 77 تاريخ : يکشنبه 6 فروردين 1402 ساعت: 22:15